loading...
سایت متفاوت جیز میز | دانلود
Jizmiz بازدید : 935 سه شنبه 16 آبان 1391 نظرات (0)

خونه عمم واحد بغلي ماست سر ناهاريم از خونه شون بوي سوخت مياد، كل خونه مارو هم دود گرفته، مامانم ميگه برين يه سر بزنين سروصداشون نمياد ببينين سالمن!
بابام رفت بيرون در، دوباره برگشته تو ميگه اول ناهار ميخورم بعد ميرم خفه شده باشن من از گشنگي ميميرم!
باباي فداكاره من دارم؟!
اصن از اين همه نوع دوستي و عشق برادرانه اشك تو چشام جمع شد! :|



رفیقم تو دانشگاه از یه دختره خوشش اومده رفته بهش گفتم خانم من به شما علاقه دارم ، دختره برگشته گفته شما پسر خیلی خوبی هستید ولی نمیتونیم با هم باشیم ... رفیقم میگه تا حالا اینطور قانع نشده بودم :|



 

دخدره اسم آیدیـــش رو گذاشــته "جوجه طلایــــی"
2 ساعت باش فک زدم
آخـــر سر ازش میپرســـم چند سالته گلم م م م ؟
میگــه 38 :|
خداییش شما بگین آخه این جوجه طلاییه یا شــتر مرغ بالغ؟ :دی
ینی امووونش ندادم delete



یـــه بــارم رفتـــه بودم درمونگاه آمپول بزنـــــم،یه دختره اومد آمپولمو بزنه
معلوم بود خـــیلی تازه کاره
همینجوری کـــه سرنگو گرفته بود توی دستش،لرزون لرزون اومد سمت مــن و گفت:
"بسم الله الرحمن الرحیــــم"
منم که کـــــپ کرده بودم از ترسم گفتم: خـــانوووم یه لحظه من میرم بیرون یه دوری میزنم و برمیگردم بعد بزن
خانووومه : لازم نکرده آمپولتو بزن بعد برووو
منم فقط زیر لب میگفتم یا جد گلابتون یا شاه مختار
ینی اگــه از زیر این آمپول زنده بیام بیرون دیگه دختر بازی تعطیل آزارو اذیت تعطیل
اصن قووول مردونه میدم پـــسر خوبـــی شم .همه شیطونیامم میذارم کنار
هییییی داشتم این حرفارو زیر لـــــب زمزمــــــه میکردم که :
خانومه اومد گــــف : عــــــه تو هنوز نرفتی ؟؟؟
مــــن : کجا؟؟؟
خانومــــه : خووونه پســـــــــر شجاع
آمپولتو زدی پاشو برو دیگه :|
من: واو راس میگوییی :دی
اغاااااا منو میگیییییییی : فضای درمونگا واسه پرواز کافی نبود
تا حالا ایقد ذوق مرگـ نشده بووودم :))))



يه بار دارو ميخواستم با داداشم رفتيم داروخانه كه خلوتم بود تقريبا؛قبل از اينكه دارو رو تحويلمون بدن بهمون برگه دادن و گفتن بريد صندوق حساب كنيد بعد بياييد دارو رو ببريد. ما هم رفتيم طرف صندوق يارو نبود، بعد از چند دقيقه تا اومد كاغذو با پول گذاشتم روي پيشخوان و با تريپ شاكي بازي و اعتماد به نفس با صداي بلند گفتم: آقا ما چند دقيقه اس اينجا علافيما! شما صندوقيد؟
مرده از اون باحالا بودا،با دست به صندوق جلوي دستش اشاره كرد و گفت: نه دوست عزيز!من صندوق نيستم اين صندوقه! من صندوقدارم نه صندوق!
آقا تا اينو گفت يهو داروخانه رفت رو هوا! آي مردم ميخنديدن. منم كه ضايع شده بودم نتونستم جلوي خندمو بگيرمو با داداشم 2 تايي ريسه بوديم ينيا!
ضايع شدم در حد تيم ملي



دختره نشسته بود توي کتابخونه که يه پسري وارد شد و رفت کنار دختره آروم بهش گفت :
ببخشيد ميتونم اينجا بشينم ؟؟؟
دختره بلند داد زد :
نه تو نميتوني دوست پسر من بشي ...
همه برگشتن و پسره رو نگاه کردن....
پسره هم حالش گرفته شد رفت نشست سر يه ميز ديگه ...
چند دقيقه بعد دختره اومد کنار پسره آروم بهش گفت : من روانشناسي خوندم ....
خوب ميدونم منظور پسرا چيه ....
پسره بلند داد زد : نه ماشين BMW ندارم ولم کن ...
همه برگشتن دختره رو نگاه کردن دختره کلي خجالت زده شد ...
پسره آروم به دختره گفت : منم حقوق خوندم ... خوب بلدم کسي رو توي جمع شرمنده کنم ...



عاقا امروز تو دانشگاه یه دختر خانومی رو دیدم
یه تیپ عجیب غریب زده بود
با یه عارایش خفن ینی خفنااااااا
منم نشسته بودم خیابون یه گوشه داشتم سیگار میکشیدم
این خانوم یهو مسیرشو کج کرد اومد سمت من
منم تو اون لحظه اینجوری بودم‎:o‎
ب من ک رسید گفت یه نخ سیگار داری
منم ب جون خودم نداشتم
گفتم ندارم خوشگله
چشمتون روز بد نبینه
کلی بدو بیراه گفت و ‌قتی داشت میرفت بلند گفت پسره بی فرهنگ
عاخه مگه من چی گفتم
والا بعضی از خواهران عزیز درگیر هستن با خودشون
مگه نه؟؟؟؟



دیروز جلوی یه مغازه، یه بسته ده تایی کارت شارژ دست نخورده پیدا کردم که از جیب مغازه داره افتاده بود. خیلی با شخصیت رفتم بهش تحویل دادم.
جان من کنترل نفس اماره رو حال کردی؟!!
قربونت!



هفته ی پیش تو خیابون کیف پولم از جیبم افتاد و گم شد.
یعنی کل اون صدو پنجاه شصت تومن و کارت دانشجویی و کارت تلفن و کارت عابر بانک و تقلب هایی که چهارساعت طول کشید واسه امتحان ریاضی ۱ بنویسم یه طرف، اون کارت شارژ پنج تومنیه یه طرف. تازه سوزش کارت شارژه از بقیه بیشتر هم بود!



عاقا سوسک بشم اگه دروغ بگم
چند سال پیش عموم با خانواده اومدن خونمون.یه پسر کوچیک داره اخرهای شب پسره رو پای زن عموم خواب بود پاهاش هم وسط اتاق دراز . یه دفعه ت.خواب یه جوری ازش در رفت که از صداش از خواب پرید حالا قیافه اشو تصور کنید یه نگاه اینور کرد(o-0) یه نگاه اونور کرد (O-o) بعد دوباره خوابید .(-.-)



حالا گفتن نداره ولی وقتی بچه بودم
هر وقت می گفتن واسه شفای مریضا دعا کنید اول از همه واسه شفای قلب مریض میزوگی تو فوتبالیستا دعا می کردم



یه دبیری داریم کلماتی به کار میبیره در حد لیگ دسته سه میگه اجازه نپرسین هرچی هم میگیم اجازه رو میگیرن نمیپرسن توکتش نمیره یامیگه تک میارین اخه مگه پاسوره که تک بیاریم تازه وقتی میگیم ببخشید درس نخونیدم میگه خیل خب تک میاری وقتی جواب ندادیم اصن اون چند نمره تک چیه دیگه من نمیدونم چه جوراین داره بااین مخش ارشد میخونه



چند روز پیش داشتیم میرفتیم عروسیه پسر داییم که خیلی دیر شده بود و همش عجله می کردیم یهو بابام با عجله اومد رفت سر کمد و کت شلوارشو درورد و اون سیمه هست باهاش کتو اویزون میکنن اهان رخت اویز رو از توش درورده تا سیمه رو تنش کنه بعد یهو میگه ای بابا دارم سیم تنم میکنم من چقد حواس دارم... منم گفتم بابا تو حواست پرت نیست سیمه حواسش پرت بود که نگفت بهت...
یهو با اون سیمه زد تو سرم...
من بابای کودک ازار...
بابای کودک درون دار...
منه گنده بک....



یه چند وقت پیش یکی از این فامیلا تهرانیمون اومده بود خونمون بعد بچش ظاهرا برای اولین بار مارمولک دیده بود با تعجب به مارمولک رو دیوار نگاهی انداخت و به مامای گرامش گفت:نیگا مامی کرمه رو ، سبزه تازه دست و پا هم داره...
من :|
اون بچه :)
رییس سازمان محیط زیست :|
مارمولک رو دیوار:O
ینی من موندم با این همه سطح اطلاعات چه کنم؟
کلمو به کدوم دیوار مارمولک داری بکوبم؟


 

سال 86 زمستون بدجوری برف اومد همه جا یخ بسته بود محال بود بری بیرون دوسه تا سر خوردن مهمونت نکنن یخها :دی
دوستم میگفت یکی خورد زمین دوتا دختر بهش خندیدن خودشون بدتر خوردن زمین یکی بهشون گفت تا شماها باشید دیگه به مسی نخندید خودش ولو شد رو زمین من اومدم حرف بزنم خوردم زمین
هیچی دیگه همه به سزای عملمون رسیدیم خخخخخخخخخ

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3554
  • کل نظرات : 129
  • افراد آنلاین : 43
  • تعداد اعضا : 282
  • آی پی امروز : 170
  • آی پی دیروز : 705
  • بازدید امروز : 2,579
  • باردید دیروز : 5,961
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,579
  • بازدید ماه : 120,490
  • بازدید سال : 773,382
  • بازدید کلی : 5,154,376